برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۰۷۱۲۲
روزشمار فرهنگ و هنر ایران را در «برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر» مطالعه کنید.
به گزارش ایمنا، امروز چهارشنبه_بیستوسوم آذرماه_همزمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان ایران است.
زادروز محمود نجمآبادیمحمود نجمآبادی (زاده بیستوسومآذر ۱۲۸۲ تهران -- درگذشت، سال ۱۳۷۹ تهران) پزشک، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه ایرانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی که محقق، مورخ و روزنامهنگار در عرصه پزشکی نیز بود، نسب خانوادگیاش از طرف مادر به شیخهادی نجمآبادی، روحانی نامدار ایران در عصر مشروطیت و از طرف پدر به محمد نجمآبادی، نخستین متولی مدرسه سپهسالار میرسید که شاگرد ممتاز محمدرضا کلهر و از خطاطان نامی ایران بود.
پزشک و استادعالیقدر ایرانی، تحصیلات اولیهاش را در مدرسه گلستان انجام داد و از همشاگردیهای شاخص او در این مدرسه عباس اقبال آشتیانی بود که البته پساز تعطیلی مدرسه از هم جدا شدند، وی به مدرسه قدیم ایران و آلمان و عباس اقبال به دارالفنون رفت. هرچند که پساز جنگ جهانی اول و تعطیلی مدرسه ایران و آلمان، نجمآبادی نیز وارد دارالفنون شد اما پسازاینکه مدرسه دارالمعلمین تأسیس شد، نجمآبادی به آنجا رفت و جزو دوره دوم دیپلمههای دارالمعلمین فارغالتحصیل شد.
این محقق، روزنامهنگارو مورخ در عرصه پزشکی، در تمام مراحل تحصیلش شاگرداول بود و پساز پایان دوره دانشآموزی در ۱۹ سالگی به مدرسه طب رفت
و پیش از اینکه دیپلم بگیرد، رئیس بهداری وقت دکتر سعید لقمانالملک، بهخاطر استعدادش، وی را در انستیتو پاستور استخدام کرد.
در روزی که محمود نجمآبادی امتحان میداد، دکتر حسین معتمد، دکتر امیراعلم و دکتر حکیم اعظم وعدهای دیگر آنجا بودند. در آن روز افسر بیماری آمد که رئیس مدرسه تشخیص داده بود پای این افسر مبتلابه سل استخوان است، اما وی تشخیص داد که پای او آب آورده است.
این پزشک برجسته و شهیر، چون بهکارش مطمئن بود از تشخیص خود دفاع کرد. بعد از بحثوگفتوگو معلوم شد که حرف وی درست است و دکتر حسین معتمد هم تشخیص او را تأیید کرد.
نجمآبادی دوره انترنیاش را در بیمارستان ابنسینا و بیمارستان وزیری گذراند و مراحل رسیدن به طبابت را از کارآموزی و انترنی و آسیستانی تا رئیس بخش بودن سپری کرد.
این نویسنده و مترجم فرهیخته در مدرسه طب نیز شاگرداول شد و پس از فراغت از تحصیل در سال ۱۳۰۹ به قوچان رفت و مدت دو سال در آنجا و باجگیران پزشک قانونی بود و پسازآن در سال ۱۳۱۲ به سبزوار رفت و رئیس بیمارستان حشمتیه این شهر شد و سپس به تهران رفت و در انستیتو پاستور مشغول کار شد. رئیس انستیتو پاستور در آن زمان دکتر ژان فراندل فرانسوی، به محمود نجمآبادی خیلی اعتقاد داشت. فعالیت وی در انستیتو پاستور تا زمانی که انگلیسیها هدایت این مؤسسه را بر عهده گرفتند ادامه داشت.
این پزشک خبره، پساز کار در انستیتو پاستور، مدتی هم در بیمارستانهای دیگر تهران همچون بیمارستان رازی به طبابت پرداخت و سپس به ریاست بیمارستان لقمانالدوله رسید و تا زمان بازنشستگی در این قبیل مناصب فعال بود.
وی علاوه بر تألیفات زیاد به زبانهای فارسی و فرانسه، دارای مدال علمی درجه اول و درجه دوم سپاس از ایران و نشان شوالیه (آر. ا. لتر) از فرانسه بود و همچنین عضویت رسمی در انجمن تاریخ طب فرانسه و انجمن بینالمللی تاریخ طب در پاریس داشت.
آثار:
محمد زکریای رازی
تاریخ طب ایران
تعالیم پزشکی صدساله فرانسویان در ایران
اصول بهداشت
آبله و سرخک، ترجمه
آئین پزشکی یا پندنامه اهوازی ترجمه؛
تصحیح «رساله جودیه»
مقدمه بر «طب اسلامی
راهنمای پزشکان
مختصری از طب اسلامی بخصوص خدمات ایرانیان
فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی
بلای عظیم نسل بشر، سیفیلیس و سوزاک
سالروز درگذشت حسین میرشمسیحسین میرشمسی (زاده سال ۱۲۹۳ اصفهان --درگذشت، بیستوسوم آذر ۱۳۸۷ تهران) از چهرههای ماندگار و از دانشمندان معاصر ایران است.
وی به دلیل تلاش برای تولید واکسنهای دامی، واکسن و سرم دیفتری، کزاز، سیاهسرفه، و همچنین تولید واکسن برای بیماریهای ویروسی سرخک، فلج اطفال، سرخجه، و اوریون و انتقال دانش فنی ساخت این واکسنها به کشور، پدر واکسن ایران خوانده میشود. تیم تحقیقاتی این دانشمند پرتلاش در اینراه، جواد رضوی وعباس شفیعی بودند. وی بنیانگذار تولید واکسنهای انسانی در مؤسسه تحقیقات و سرمسازی رازی بود. از میرشمسی بهعنوان افتخار دامپزشکان ایران یاد میشود.
دانشمند پرافتخار ایرانی، پساز دریافت دیپلم در سال ۱۳۱۴ تحصیلات آکادمیک را در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال ۱۳۲۰ توانست دکتریاش را دریافت کند.
حسین میرشمسی، به مدت ۹ سال در مؤسسه سرم و واکسنسازی رازی در حصارک مشغول بهکار بود و در پیآن جهت گرفتن تخصص به کشور فرانسه رفت.
وی مدتها در دانشگاههای کشورهای مختلف به تحقیق پرداخت و در سال ۱۳۷۴ توانست لوح تقدیر و نشان درجه اول پژوهشی را دریافت کند.
این استاد و دانشمند شهیر ایرانی، هفت سال نیز بهعنوان استاد مدعو در دانشکده پزشکی، دامپزشکی و کشاورزی دانشگاه تهران تدریس کرد.
سالروز درگذشت پرویز منصوریپرویز منصوری (زاده سال ۱۳۰۳ تهران – درگذشت، بیستوسوم آذر ۱۳۹۰ اتریش) مدرس تئوری موسیقی، منتقد موسیقی و مترجم ایرانی است.
وی تحصیل موسیقی ایرانی را با آموزش ویلون ایرانی نزد موسی نیداوود آغاز کرد، اما به توصیه روبیک گریگوریان به هنرستان موسیقی رفت و به آموزش ویلون نزد گریگوریان و سنجری و مدتی بعد به تحصیل آهنگسازی نزد حسین ناصحی پرداخت. استعداد این آهنگساز بهگونهای بود که ناصحی بدون برگزاری کنکور او را وارد رشته آهنگسازی کرد.
با رفتن ناصحی از هنرستان، وی بهفکر ادامه تحصیل در خارج از کشور افتاد.
منصوری با کمکهای پدر و مختصری کمک از وزارت فرهنگ و هنر به اتریش رفت. اولین کتاب او - ریمسکی کورساکف - حاصل همین دوره دانشجویی بود.
اقامت این مدرس و منتقد موسیقی در اتریش ۱۱ سال طول کشید، ودر آنجا رشته سازهای کوبهای را انتخاب کرد، تا بتواند در ارکسترها با آثار مختلف آشنا شود و پارتی تورهای مختلفی را مطالعه کند.
پرویز متصوری بعدها به درخواست خانواده و بعد از درگذشت مادرش به تهران بازگشت و بهمدت ۲۰ سال به تدریس تئوری موسیقی و همزمان سردبیری دوره سوم مجله موسیقی پرداخت. منزل وی در میدان پاستور محل رفت وآمد بسیاری از چهرههای نامدار عرصه موسیقی و نسلهای بعدی موزیسینها بود که هر کدامشان خوشهای از خرمن دانش وی برداشتند.
این مترجم و آهنگساز پرافتخار، اگرچه در زمینه تئوریک و نظری آهنگسازی، دانشی تمام داشت و حتی قطعاتی را نوشته و اجرا کرده، اما هیچگاه خود را آهنگساز نام ننهاد. در مقابل برخی از کتابهای درسی هنرستان را تدوین و انتشار داد.
وی به موسیقی دستگاهی ایران و موسیقیدانان برجسته آن علاقه آشکاری داشت و با نوشتن مقالاتی درباره موسیقی ایرانی "که بعدها در کتاب کاوشی در قلمرو موسیقی ایرانی چاپ شد" و درباره موسیقیدانان بزرگ مثل خالقی و صبا، دقت نظر و مسئولیت فرهنگی خود را نسبت به موسیقی کشورش نشان داد.
منصوری چه در ترجمه و چه در تألیف آثار موسیقایی از اولین و جدیترین و پرکارترین مؤلفان این رشته به زبان فارسی بوده است. تنوع موضوع درآثار وی نیز قابل توجه است و محدود به یک حوزه خاص - مثل شرح احوالنویسی - نمیشود.
از تئوری بنیادین موسیقی تا هارمونی تحلیلی، از ارکستراسیون ریشارد اشتراوس تا کاوشی در قلمرو موسیقی ایرانی، و … به ویژه دو کتاب عالی او که به چاپهای متعدد رسیدهاند: «چگونه خوب بشنویم» و «چگونه از موسیقی لذت ببریم» بهعنوان تنوعی از آثارش میتوان نام برد.
۵۰ سال تمرین و تسلط این استاد برجسته به زبان آلمانی، از پرویز منصوری مترجمی قابل اعتماد ساخته و دانش نظری سطح بالای وی در موسیقی و حس امانتداری و دقتش، او را شخصیتی معرفی میکند که میتواند برای هرآنکسی که میخواهد جدی و با مسئولیت کار کند، الگو و شاخص باشد.
در میان فهرست آثار این مترجم و منتقد موسیقی، جای یک کتاب خالی است و آن مجموعه مقالهها و مصاحبههای اندک شمار اوست.
شناختهشدهترین و تاثیرگذارترین اثر وی، تئوری بنیادی موسیقی است که تا به امروز نزدیک به ۴۰ بار از سوی انتشارات کارنامه تجدید چاپ شده است و در سال ۱۳۷۱ هم بهعنوان کتاب سال موسیقی برای منصوری جایزهای را به ارمغان آورد.
این اثر را به نوعی میتوان یکی از پرفروشترین کتابهای موسیقی تاریخ ایران نام نهاد.
سالروز درگذشت غلامحسین غریبگرکانیغلامحسین غریبگرکانی (زاده دوم تیر ۱۳۰۲ تهران -- درگذشت، بیستوسومآذر ۱۳۸۳ تهران) شاعر، نویسنده، موسیقیدان و نوازنده کلارینت ایرانی است.
وی یکیاز بهترین شاگردان و فارغالتحصیلان هنرستان عالی موسیقی و یکیاز بنیانگذاران نهضت هنری خروسجنگی و اولین نوازنده ساز بادی در ارکستر سمفونیک تهران بود.
این موسیقیدان و نوازنده برجسته ایرانی که عضو هیئت مؤسس پنجنفره این ارکستر بود، نواختن کلارینت را زیرنظر نوازندگان چک فراگرفت.
وی در سال ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل و مطالعه بیشتر و تخصصی کلارینت و سازهای بادی به کشورهای ایتالیا، آلمان و فرانسه سفر کرد و پساز بازگشت به ایران، با سمت معاونت هنرستان عالی موسیقی فعالیتش را آغاز کرد.
غریبگرکانی در سال ١٣٣۹ بهسمت ریاست کنسرواتوار موسیقی تهران "هنرستان عالی موسیقی" برگزیده شد و مدت ۱۳ سال در این سمت، نوازندگان سازهای بادی بسیاری را تربیت کرد.
شاعر و نویسنده فرهیخته، از دوستان نزدیک نیمایوشیج بود و اولین داستان وی بهنام ساربان در سال ۱۳۲۷ با ویرایش نیمایوشیج منتشر شد.
غلامحسین غریبگرکانی، بههمراه جلیل ضیاپور، حسن شیروانی و بعدها هوشنگ ایرانی، پیشروترین نهضت هنری به نام خروس جنگی را تأسیس کردند که در تاریخ هنر ایران بسیار تأثیرگذار بوده است.
پسر وی سیاوش، آهنگساز و مدرس گیتار کلاسیک و دخترانش چیستا و کرشمه، نوازنده و مدرس پیانو هستند.
کد خبر 626620منبع: ایمنا
کلیدواژه: برگي از تقويم تاريخ فرهنگ و هنر برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق انستیتو پاستور موسیقی ایرانی فرهنگ و هنر آهنگ ساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۰۷۱۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خلیجی همیشه فارس برای تنبیه تمام متجاوزان تاریخ
خبرگزاری مهر، گروه استانها - علی ستاری: تاریخ کهن سرزمین ایران از دیرباز تاکنون شاهد تلخیها و شیرینیهای زیادی بوده است اما اهالیِ این سرزمین دست روی زانو گذاشتن و با یک یا علی بلند شدن را خوب یاد گرفته و بعد از هر دوره افول توانستهاند شکوه خود را بازیابی کنند.
یکی از این بازسازیها در دوران صفویه است آن جایی که نواده شیخ صفی که در مسلمانشدن و سر به راه شدن ایلخانان نقش به سزایی داشت در سال ۱۵۰۱ میلادی موفق میشود بار دیگر ایران را زیر یک پرچم جمع کند و با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع نقشه راهی را برای تمام ادوار بعدی ایران ترسیم کند.
رقابت شرق و غرب و فرصتطلبی استعمار برای ورود به منطقه خلیجفارس
طی قرن مورد اشاره رقابت تاریخی شرق و غرب که همواره در یک سوی آن ایرانیها بودند و در سوی دیگر رومیها، شکل دیگری به خود گرفت و ظهور دولتی مسلمان در همسایگی اروپاییها؛ آنها را به این فکر انداخت که مسلمانان را با هم درگیر کنند؛ بر همین اساس دو قدرت بزرگ جهان اسلام یعنی صفویها و عثمانیها به جای توجه به دشمنان مشترک به هم مشغول شدند و از آن سوی استعمارگران اروپایی با خیال راحت خود را به جاهای مختلف سرزمینهای اسلامی رساندند.
در آن دوران بزرگترین استعمار جهان حکومت پرتغال به شمار میرفت و رقیب همیشه در تعقیب آن نیز بریتانیا بود که در تعقیب پرتغال به غرب آسیا آمد و تقریباً بعد از فروپاشی امپراطوری پرتغال - اسپانیا جا پای آن گذاشت.
هندوستان که همه ما با استعمارگریهای بریتانیا آن را میشناسیم نخست توسط پرتغالیها به بند کشیده شد و بعدها بریتانیاییها پا به این سرزمین گذاشتند.
ورود استعمار به منطقه غرب آسیا آثار ویران کنندهای داشت؛ آثاری که اگر بخواهیم مانند یک جورچین آن را کنار هم بچینیم باید امتدادش را در وجود منحوس رژیم صهیونیستی پیدا کنیم؛ پرتغالیها دقیقاً از همان نقطهای به سرزمینهای اسلامی ضربه زدند که امروز صهیونیستها در آن نقطه ایستادهاند.
هم عصرِ با قدرت گرفتن صفویه در ایران پرتغالیها بعد از دور زدن دماغه امید نیک خود را به اقیانوس هند رساندند و حکومتی شیعی در جنوب هند یعنی عادلشاهیان را شکست داده و بندر گوا را تصرف کردند.
بندر گوا در هند به پایگاه اصلی پرتغالیها تبدیل شد و از آنجا عزم خلیج مکران و خلیج فارس کردند، آنها در مسیر خود جزایر و بنادر مختلف از جمله بحرین و قشم را تصرف کردند و بعد از نبردهای خونین در شرایطی که شاه اسماعیل به دلیل جنگ با عثمانیها در مضیقه است و به دنبال امتیاز گرفتن از پرتغالیها مداخلهای در نبردهای جنوب ایران ندارد، جزیره هرمز به دست استعمارگران میافتد.
حضور پرتغالیها در غرب آسیا هم منافع ایران را تهدید میکند و هم تهدیدی جدی برای عثمانیها به شمار میرود چرا که امپراطوری عثمانی از طریق عراق و بصره بخشی از خلیجفارس را در اختیار دارد و پرتغال مزاحم جدی آنها در تجارت دریایی هستند اما با این وجود هیچ گاه دو قدرت بزرگ جهان اسلام برای زمین زدن این دشمن مشترک متحد نمیشوند و همین امر حاشیه امنِ پیرامون پرتغالیها را برای یکهتازی در خلیجفارس تقویت میکند.
اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم
پرتغالی که حکومت محلی هرمز و جزایر خلیجفارس را آن هم بعد از دو مرحله شکست؛ کنار زده است شکست ناپذیر ترین ابرقدرت قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی است؛ آنها به غیر از اروپا که پایگاه اصلیشان است، شرق آفریقا تا تنگه مالاگا، بخشهایی از هند و چین، بخشهایی از آمریکای جنوبی به ویژه برزیل و جزایر خلیجفارس را به قلمرو خود اضافه کردهاند؛ هیچکس، حتی بریتانیای پر مدعا نیز یارای مقابله با این امپراطوری را ندارد بنابراین اینکه روز اخراج پرتغالیها از خلیجفارس اینقدر برای ما ایرانیها حائز اهمیت باشد مسئله عجیبی نیست؛ اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم میلادی است معجزهای که به دست سربازان ایرانی رقم خورده و حساب کار را به همه استعمارگران تاریخ داده است و الّا ممکن بود امروز در کنار ادعای مضحک و خندهدارِ عربی خواندن خلیجفارس؛ شاهد ادعاهایی از سوی پرتغالیها هم برای مالکیت خلیجفارس باشیم.
پرتغال قرنِ ۱۵ از روسیه تزاریِ جنگهای ایران و روس از انگلستانِ دست انداز به هرات و حتی از آمریکای قرن بیست و یکم چند سر و گردن بالاتر است اما ارادهی ایرانی آنها را به زانو در آورده است.
ارادهای که به همت پیر خمین یک بار دیگر در دهه ۵۰ شمسی شکوفا شد و به برکت آن امروز جلوی یکه تازی هر ابرقدرتی در خلیجفارس گرفته شده است.
واضحترین نمود استعمارستیزی ملت ایران در خلیجفارس خود را نشان داده است
اسمعیل جهانگیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار مهر، دهم اردیبهشت ماه را روزی مهم در تاریخ خلیجفارس و ایران برشمرد و گفت: ملت ایران همواره نشان دادهاند که ملتی استعمار ستیز هستند اما نمود این استعمارستیزی به واضحترین شکل ممکن در خلیجفارس خود را نشان داده است از این رو این وظیفه بر عهده ما است که این تاریخ پر افتخار را برای همگان بشناسانیم.
وی ادامه داد: نباید تصور شود که پرتغالیها بیهیچ مانعی توانستهاند بر جزایر خلیجفارس مسلط شوند؛ چرا که در آن دوران نیز مردان و جوانان زیادی جان خود را فدا کرده و با استعمار زمان جنگیدهاند.
خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست
جهانگیری با بیان اینکه خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست، گفت: توهم اینکه قدرتی فرامنطقهای بتواند جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند کاملاً غلط است چرا که جوانان خلیجفارس نشین نشان دادهاند که این پهنه آبی پر افتخار برایشان حکم مادر را دارد و برای دفاع از آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان خاطرنشانکرد: تمام تلاش ما این است که ابتدا تاریخ پرافتخار خلیجفارس را به ساحل نشینان این خلیج تا ابد فارس معرفی کنیم چرا که متأسفانه گاهی تمدن بزرگ خلیجفارس مورد بیمهری و کم لطفی قرار میگیرد و گام نخست برای جلوگیری از این بیمهریها این است که رگههای تمدنی را در بین جوامع بومیِ خلیجفارس تقویت کنیم.
وی ادامه داد: فرهنگ مانند آب و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به منزله هوا است، فقدان و به فراموشی سپرده شدنش، خسران است و اشاعه آن مایه برکت؛ از این رو تلاش داریم با برگزاری نشستهای تخصصی مردم هرمزگان را با تاریخ رشادتهای خلیجفارس آشنا کنیم تا آنها به عنوان سفیران فرهنگ و تمدن خلیجفارس این مهم را به همگان معرفی کنند.
اسمعیل جهانگیری تصریحکرد: چنانچه ما نسبت به فرهنگ، تمدن، آداب و رسوم و نام خلیجفارس حساسیت نداشته باشیم دشمنان را برای تلاش بیشتر جهت تصاحب آن امیدوارتر میکنیم.
حق وتویی ۸۰ میلیون نفری
وی خاطرنشانکرد: خلیجفارس نه تنها برای جنوب نشینان بلکه برای ملت ایران موضوعی حیاتی است و حتی اگر کل دنیا در موضوع خلیجفارس و جزایر سه گانه رأی به ضرر ایران بدهند با بیش از ۸۰ میلیون حق وتو روبرو خواهند شد.
خلیجفارس پهنهای آبی برای تنبیه متجاوزان
مصیب نظری رئیس شورای اسلامی شهر بندرعباس نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر، ضمن گرامیداشت روز ملی خلیجفارس، گفت: ایرانیان باید به خود ببالند که هیچگاه اجازه ندادهاند خلیجفارس اسیر دست بیگانه باشد.
وی افزود: سابقه دریانوردی ایرانیها در خلیجفارس سابقهای فراتر از آن چیزی است که تصور میشود چرا که برخی منابع از دریانوردی پیش از دوران هخامنشیان نیز در این خلیج پر افتخار خبر دادهاند.
نظری بیانکرد: دریایی که از پارس میآید همیشه خلیجفارس خواهد ماند و هیچکس اجازه تعدی به این نام مبارک را نخواهد داشت.
رئیس شورای شهر بندرعباس عنوان کرد: روزگاری پرتغالیها ادعای شکستناپذیری در خلیجفارس داشتند و با غرور کشتیها و ناوگانشان را در خلیجفارس میراندند اما از آنها چه ماند؟ توسط ایرانیها به بدترین شکل ممکن اخراج شدند و همین اخراج زمینه فروپاشی بزرگترین استعمار را فراهم آورد.
وی ادامه داد: وقتی جلوتر میآییم میبینیم در روزگاری انگلیسیها خود را مالک بلافصل خلیجفارس میدانستند و برای جزایر آن تعیین تکلیف میکردند اما به کجا رسیدند؛ آنها هم مجبور شدند دست از پا درازتر این خلیج همیشه فارس را ترک کنند و آن را به صاحبان اصلی خود بسپارند.
نظری تأکید کرد: همین چند سال پیش بود که تفنگداران انگلیسی در آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران تحقیر شده و توسط پاسداران دریا دل دستگیر شدند، ضمن اینکه سال ۹۸ نیروهای ایرانی با توقیف نفتکش انگلیسی نشان دادند که دوران امپراطوری بریتانیاییها بر دریاها به پایان رسیده است و دیگر نمیتوانند بی حساب و کتاب در خلیجفارس کشتیرانی کنند.
رئیس شورای شهر بندرعباس، عنوانکرد: قطعاً مردم شریف حضور آمریکاییها در خلیجفارس را نیز به یاد دارند؛ نیروی دریایی آمریکا تاکنون به هیچکس حساب پس نداده است اما امروز وقتی میخواهد وارد خلیجفارس بشود باید با زبان فارسی اجازه بگیرد و این یعنی خلیجفارس و تنگه هرمز تونل وحشت استکبار و استعمار است.
وی خاطرنشانکرد: شکوه امروز خلیجفارس حاصل خون پاک مدافعان هرمز، فاتحان جزیره و شهیدان والامقامی چون اسدالله رئیسی و اسحاق دارا است که ثمره آن امروز در حاکمیت بیچون و چرای جمهوری اسلامی ایران در خلیجفارس مشهود است.
کد خبر 6090477